آموزش ورزش
مهرداد علی قارداشی؛ شهرام نظری؛ رسول نوروزی سید حسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در سرآمدی فدراسیون ملی تنیس روی میز در عرصه بینالمللی و ارائه راهکارهای اجرایی است. روش پژوهش بهصورت آمیخته (کیفی و کمی) و از نوع استراتژی آمیخته-اکتشافی بود. مشارکتکنندگان در بخش کیفی استادان رشته مدیریت ورزشی و همچنین مدیران و کارشناسان خبره و آگاه در زمینه تنیس روی میز و سرآمدی بینالمللی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در سرآمدی فدراسیون ملی تنیس روی میز در عرصه بینالمللی و ارائه راهکارهای اجرایی است. روش پژوهش بهصورت آمیخته (کیفی و کمی) و از نوع استراتژی آمیخته-اکتشافی بود. مشارکتکنندگان در بخش کیفی استادان رشته مدیریت ورزشی و همچنین مدیران و کارشناسان خبره و آگاه در زمینه تنیس روی میز و سرآمدی بینالمللی بودند (15 نفر). در بخش کمی نیز بر اساس معیارهای تعیینشده، از گروه مشارکتکنندگان بخش کیفی استفاده شد(12 نفر). از طریق روش نمونهگیری هدفمند و معیارمحور مشارکتکنندگان انتخاب شدند. جهت تحلیل دادهای کیفی از روش تحلیل مضمون و بهمنظور تحلیل دادههای کمی از تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر سرآمدی پنج مفهوم اصلی روابط و حمایت سازمانی، عوامل نیروی انسانی، عوامل زمینهای، عوامل سازمانی و عوامل ورزشی هستند. در بخش راهکارهای مؤثر بر سرآمدی نیز سه مفهوم اصلی راهبردهای سازمانی، راهبردهای ساختاری و راهبردهای فنی-ورزشی به دست آمد. همچنین عوامل مؤثر در سرآمدی فدراسیون ملی تنیس روی میز عبارتاند از: عوامل ورزشی، روابط و حمایت سازمانی، ساختار سازمانی، عوامل نیروی انسانی و عوامل زمینهای. برای سرآمدی فدراسیون تنیس روی میز در عرصههای بینالمللی باید با نگاهی کلان و همهجانبه راهبردهای سازمانی، ساختاری و فنی را بهصورت مستمر و یکپارچه پیادهسازی کرد.
میثم صادقی؛ محمد احسانی؛ رسول نوروزی سید حسینی؛ مرجان صفاری
چکیده
هدف از مطالعه حاضر تدوین چارچوب جامعه شناختی سرمایهفرهنگی در ورزش ایران می-باشد. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل جامعهشناختی پدیدههای ورزشی انتخاب شد. مشارکتکنندگان شامل دو بخش منابعانسانی و منابع اطلاعاتی بود. مشارکتکنندگان به تعداد قابل کفایت، بهصورت هدفمند و برمبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (16نفر و 63سند). ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر تدوین چارچوب جامعه شناختی سرمایهفرهنگی در ورزش ایران می-باشد. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد تحلیل جامعهشناختی پدیدههای ورزشی انتخاب شد. مشارکتکنندگان شامل دو بخش منابعانسانی و منابع اطلاعاتی بود. مشارکتکنندگان به تعداد قابل کفایت، بهصورت هدفمند و برمبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (16نفر و 63سند). ابزار پژوهش شامل مصاحبههای اکتشافی نیمهساختارمند به همراه مطالعه کتابخانهای نظاممند بود. روایی ابزار براساس شایستگی علمی نمونه، روایی ابزار براساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تائید گردید. جهت تحلیل یافتهها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحلهای (باز، گزینشی و موضوعی) با رویکرد تحلیل سیستمی و جامعهشناختی استفاده شد. سطوح و منظرها به ترتیب اثرگذاری- اثرپذیری بین متغیرهای زیر مجموعه آنها شامل ظرفیت-های مولد، سازوکارهای پیشران، دستاوردهای توزیعی و کارکردهای قابل انتظار سرمایهفرهنگی در ورزش بود. بطور کلی متولیان و ذینفعان در ورزش کشور در برنامهها و اهداف خرد و کلان در خصوص ورزش کشور و دخیل بودن سرمایه فرهنگی در ورزش کشور، توجه داشته باشند که خانواده و سبک زندگی ورزش مدار، آموزش و تحصیل ورزش محور، جایگاه ورزش در طبقه اجتماعی و همچنین سرمایه انسانی در ورزش را به عنوان ظرفیتهای مولد سرمایه فرهنگی در ورزش کشور در نظر بگیرند.
امیر رحیمی؛ محمد احسانی؛ مرجان صفاری؛ رسول نوروزی سید حسینی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ دانش بنیان با رویکرد مدیریت دانش در پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم، مطالعه موردی دانشکده های علوم ورزشی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشکده های (دولتی) علوم ورزشی کل کشور می باشد. برآورد حجم نمونه به روش نمونه گیری کل شمار انتخاب گردید که پس از ارسال ابزار پژوهش، تعداد 268 پرسشنامه صحیح عودت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ دانش بنیان با رویکرد مدیریت دانش در پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم، مطالعه موردی دانشکده های علوم ورزشی بود. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشکده های (دولتی) علوم ورزشی کل کشور می باشد. برآورد حجم نمونه به روش نمونه گیری کل شمار انتخاب گردید که پس از ارسال ابزار پژوهش، تعداد 268 پرسشنامه صحیح عودت داده شد. به منظور جمع آوری داده ها و اندازه گیری متغیرهای مدل از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 24 سؤال استفاده گردید که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ (92/0) و پایایی ترکیبی و روایی آن نیز با استفاده از روایی همگرا (تأیید بارهای عاملی و مقدار AVE ) و روایی تشخیصی تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی و برای ارائه مدل، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار SPSS23 وLISREL8.5 استفاده شد. نتایج نشان داد که تأثیر فرهنگ دانش بنیان بر مدیریت دانش مثبت و معنادار است و منجر به پیشبرد کارکردهای آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی می شود. هم چنین، تأثیر مدیریت دانش بر پیشبرد کارکردهای دانشگاه نسل سوم در دانشکده های علوم ورزشی مثبت و معنادار است. به علاوه نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین فرهنگ دانش بنیان و کارکردهای دانشگاه نسل سوم در دانشکده های علوم ورزشی تأیید گردید.